روابط عمومی و برندینگ یک محصول
با کمی روراست بودن با خود میفهمیم محصولاتی وجود دارند که بودجه زیادی برای بازاریابی و فروش صرف نکرده اند.هنگام مطالعه روزنامه ما معمولا به مطالب نوشتاری توجه میکنیم تا آگهی تبلیغاتی. مخاطب اغلب آگهی ها را باور ندارد و آن هارا نوعی فریب میداند این درحالی است که اگر یک مقاله مثلاً راجع به تاثیرات قهوه بر روی سلامتی بخوانید، بیشتر مصرف قهوه برایتان اهمیت پیدا میکند. در این حالت کافیست در آن مقاله با ظرافت خاصی از ابزار بازاریابی محتوا استفاده از قهوه ای خاص بعنوان بهترین قهوه ارگانیک اشاره شود . از فردا عده زیادی در شهر شروع به زیر رو کردن فروشگاه ها برای پیدا کردن آن قهوه میشوند. این درحالی است که اگر یک آگهی بزرگ از آن قهوه در روزنامه چاپ میشد تاثیر آن تا این حد نمیشد. مخاطب اکثر اوقات آگهی را یک سویه و فریبکارانه میداند ولی محتویات یک مقاله را به آسانی میپذیرد. به محتوای این آگهی دقت کنید:آبمیوه های شرکت ما کاملا طبیعی و صد در صد خالص میباشد و هیچ گونه اسانس یا مواد خاصی را شامل نمیشود. حالا از دید منطقی به موضوع نگاه کنیم چطور ممکن است با این حجم از تولید در روز آبمیوه هایی صد در صد طبیعی تولید کرد؟اصلا تامین این همه میوه عملا کاری غیر ممکن است. پس به این نتیجه میرسیم که پیام های اکثر آگهی های تبلیغاتی به نظر دروغ می آید این در حالی است که مطالب موجود در یک مقاله برایمان قابل باور تر است.
روابط عمومی وافزایش اعتبار برند
روابط عمومی یکی از بخش هایی است که بر برندینگ تاثیر بسیار زیادی می گذارد.ما قصد داریم در این مطلب به صورت خاص و ویزه ای به این مطلب بپردازیم.برای روشن شدن موضوع به این سوال کمی فکر کنید،آیا شما برای استفاده از یک محصول تمام نمونه های موجود را بررسی میکنید و بعد از آن بدون توجه به نام تجاری آن را خریداری میکنید؟ بدون شک خیر. با یک نگاه ساده به زندگی روزمره خود متوجه میشویم هر روز محصولات زیادی را مصرف میکنیم بدون اینکه نمونه های مشابه آن را قبلا تجربه کرده باشیم.
تاثیر روابط عمومی بر برندینگ یم محصول
بازاریابی و فروش یکی از بخش های اصلی در هر شرکتی است که ما میتوان با سنجیدن بسیاری از این شرکت ها به این موضوع پی ببریم که به میزان قابل قبولی بودجه صرف این بخش کرده اند. .هنگام مطالعه روزنامه ما معمولا به مطالب نوشتاری توجه میکنیم تا آگهی تبلیغاتی. مخاطب اغلب آگهی ها را باور ندارد و آن هارا نوعی فریب میداند این درحالی است که اگر یک مقاله مثلاً راجع به تاثیرات قهوه بر روی سلامتی بخوانید، بیشتر مصرف قهوه برایتان اهمیت پیدا میکند. در این حالت کافیست در آن مقاله با ظرافت خاصی از ابزار بازاریابی محتوا استفاده از قهوه ای خاص بعنوان بهترین قهوه ارگانیک اشاره شود . از فردا عده زیادی در شهر شروع به زیر رو کردن فروشگاه ها برای پیدا کردن آن قهوه میشوند. این درحالی است که اگر یک آگهی بزرگ از آن قهوه در روزنامه چاپ میشد تاثیر آن تا این حد نمیشد. مخاطب اکثر اوقات آگهی را یک سویه و فریبکارانه میداند ولی محتویات یک مقاله را به آسانی میپذیرد. به محتوای این آگهی دقت کنید:آبمیوه های شرکت ما کاملا طبیعی و صد در صد خالص میباشد و هیچ گونه اسانس یا مواد خاصی را شامل نمیشود. حالا از دید منطقی به موضوع نگاه کنیم چطور ممکن است با این حجم از تولید در روز آبمیوه هایی صد در صد طبیعی تولید کرد؟اصلا تامین این همه میوه عملا کاری غیر ممکن است. پس به این نتیجه میرسیم که پیام های اکثر آگهی های تبلیغاتی به نظر دروغ می آید این در حالی است که مطالب موجود در یک مقاله برایمان قابل باور تر است.
سازگاری در روابط عمومی
هر مشتری با مشتری دیگر متفاوت است و خلقوخوی خاصی دارد.
شما باید بتوانید در ابتدا مشتری را درک کنید، سپس دقیقا براساس شرایط او با او رفتار کنید.
اگر عصبانی است، کمی با او ملایمتر رفتار کنید.
اگر خوشحال است، کاری کنید خوشحالتر شود و … .
همدلی، صبر و انسجام در روابط عمومی
برخی از مشتریان همواره خوشحال هستند، برخی دیگر کنجکاو و پر از سوال و اضطراب هستند.
برخی دیگر فقط میخواهند بیشتر چت کنند.
کارکنان تیم فروش باید بدانند که با هر کدام از این مشتریان چگونه رفتار کنند.
سازگاری در روابط عمومی
هر مشتری با مشتری دیگر متفاوت است و خلقوخوی خاصی دارد.
شما باید بتوانید در ابتدا مشتری را درک کنید، سپس دقیقا براساس شرایط او با او رفتار کنید.
اگر عصبانی است، کمی با او ملایمتر رفتار کنید.
اگر خوشحال است، کاری کنید خوشحالتر شود و … .
ارتباطات شفاف با مشتریان در روابط عمومی
دقیقا آنچه را که میخواهید بگویید به زبان آورید و مشتری را درگیر کلمات پیچیده نکنید. همچنین به یاد داشته باشید که قبل از راضی شدن کامل مشتریارتباط با مشتری را قطع نکنید.
اخلاق کاری و موفقیت روابط عمومی
مشتریان از کسی راضی خواهند بود که زمان کافی را برای وی اختصاص دهد و مشکلش را به طور کامل حل کند. اما شما به عنوان تیم فروش باید مدیریت زمان داشته باشید و زمان زیادی را به یک مشتری اختصاص ندهید، در حالیکه مشتریان دیگر در انتظار هستند.
دانش و روابط عمومی
تیم فروش باید اطلاعات دقیق و کافی از محصول داشته باشد، حتی اگر محصول شما بسیار فنی باشد، باید افرادی با دانش فنی و فروش استخدام کنید. زیرا هر اطلاعات کم یا اشتباهی در ذهن مشتری تاثیر بدی میگذارد.
قوی بودن در روابط عمومی
تیم فروش باید روحیهی بسیار قوی داشته باشد و از هر بازخورد منفی به نفع خودش استفاده کند. آنها باید بتوانند غرور خود را ببلعند و کمک به مشتری را اولویت کاری خود قرار دهند.
اگر نمیدانید تیم فروش شما واقعا تیم مناسبی است یا نه؟ بهتر است نظرسنجیهایی را صورت دهید، ببینید مشتریان چه احساسی نسبت به تیم فروش شما دارند؟
ترلو برای مدیریت پروژههای تیمی
یکی از اپلیکیشنهای مدیریت پروژههای تیمی که بدون آن واقعا نمیتوان به برنامهریزی پروژههای تیمی پرداخت. در ترلو شما میتوانید پروژههای خود را وارد کنید، برای هر پروژه تسکهایی را مشخص کنید، به هر تسک فرد مربوطه را تگ کنید و پس از انجام آن تسک آن را آرشیو نمایید. محیط آن بسیار ساده و دوستداشتنی است و به راحتی میتوان کارها را از هم تفکیک کرد.
شما همچنین میتوانید از اپلیکیشن بومی ترلو یعنی تسکولو استفاده کنید. تسکولو دقیقا عملکردی همانند ترلو دارد، با این تفاوت که ساختهی ایران است.
ترلو مسلما یک اپلیکیشن فوقالعاده برای همهی مسئولان روابط عمومی است که فعالیتهای آنها به صورت جزئی و زیاد است.
اسلک برای مدیریت پروژه و هماهنگیهای تیمی
اسلک را میتوان بهترین اپلیکیشن مدیریت کارهای تیمی دانست. شما میتوانید با اعضای تیم خود در گفتگوهای خصوصی و یا در کانال ارتباط برقرار کنید. با استفاده از اسلک میتوانید تماسهای صوتی با اعضای تیم خود برقرار کنید. از رباتهای اختصاصی اسلک برای کارهای گوناگون استفاده کنید و همچنین اپلیکیشنهای دیگر همچون ترلو را به اسلک متصل کنید.
تیم launchsquad معتقد است با این اپلیکیشن روزانه 30 تا 60 دقیقه از زمان شما ذخیره خواهد شد. آنها معتقدند اسلک دقیقا همان اپلیکیشنی است که اگر از آن استفاده کردید، دیگر نمیتوانید به عقب برگردید.
توجه به نظرات کارمندان امری ضروری
شما ممکن است براساس نظرات مقامات دولتی و قوانینی که برای شرکتتان در نظر گرفتهاند، عمل کنید. اما کارکنانتان نظرات دیگری داشته باشند. این نظر مخالف ممکن است تاثیر بسیار بدی در عملکرد و کیفیت کار کارکنان ایجاد کند. بنابراین توجه به کارکنان و بیان مساله به صورت منطقی میتواند تا حد زیادی مشکل را حل کند. البته اولین کاری که باید انجام دهید، آگاهی از نظرات کارکنان است.
ممکن است بعضی کارمندان راغب به صحبت کردن نباشند و نظرسنجیهای کتبی را ترجیح دهند. البته در فرایند نظرسنجی باید اطمینان داشته باشید که نظرات کارکنان محرمانه خواهد ماند تا کارمندان نیز بتوانند بدون دلهره نظرات خود را بیان کنند. البته نطرسنجی تنها یکی از روشهای ارتباط با کارمندان است و ممکن است با توجه به جو کاری شرکتتان بتوانید راههای دیگری هم پیدا کنید.
مسلما شما قادر نخواهید بود به نظرات همه کارمندان خود جامه عمل بپوشانید، اما نگران این قضیه نباشید. همین که کارمندان حس کنند به آنها اهمیت داده میشود و نظر دیگر کارمندان در روند شرکت دخیل است، نسبت به کار خود حس بهتری خواهند داشت.
جلو گیری از عمومی شدن انتقادات
در قراردادهای خود با مشتریان و سرمایهگذاران بندهایی تنظیم کنید که به آنها اجازه عمومی کردن انتقادات و درگیر کردن مردم در فرآیند انتقادات را ندهد. البته جانب احتیاط را در این مورد رعایت کنید: مواظب باشید کارمندان خود را نسبت به کارشان دلسرد نکنید! همچنین، اطمینان حاصل کنید این بندها با قانون اجرایی کشورتان مغایرتی نداشته باشد.
نحوه ی حفظ مشتری
- یکی از نکته هایی که ما باید همیشه در آن تلاش کنیم این است که چگونه میتوانیم مشتری را برای خود حفظ کنیم.این بدان معناست که اگر میخواهیم مشتری همیشه به سوی شما بازگردد باید به او جوابی بدهید که راه کار حل مشکل اوباشد. مثلا هنگامی که مشتری برای نقص محصول سراغ شما میاید نباید بگویید مشکل خودتان است،سعی کنید راه چاره به اون نشان دهید، بپرسید بعد از چه مدت این اتفاق افتاده، به طور صحیح از آن استفاده کرده، شاید جریان بالای برق محصول را به این روز در آورده!!
- یک مشتری با هدف رفع مشکل و نیازش سراغ شما و محصولتان می آید پس تلاش کنید مشکل او را حل کنید و نه اینکه با عصبانیت او را ناراحت کنید، اینکار نیازمند روابط عمومی قوی میباشد. مثلا شما کلاس کنکور برگذار میکنید.معمولا داوطلبان سراغ کلاس هایی میروند که مشکلشان را حل کند. بنابراین اگر با رفتار غلط ناراحتشان کنید،تدریس خوب انجام ندهید و حتی اگر نا امیدشان کنید سراغ رقیب میروند، مطمئناً به سمت رقیب شما خواهند رفت.
- حتی با احوال پرسی ساده میتواند به حفظ رابطه شما کمک کند. به طور مداوم با مشتری در ارتباط باشید و روابط عمومی قوی داشته باشید، پیگیری را فراموش نکنید. مثلاً وقتی محصولی را از شما خرید، از او پیگیری کنید که تا الان از استفاده محصول به مشکلی بر نخورده است؟ اگر به خدمات جانبی مثلاً برای راه اندازی محصول نیاز داشت شما آماده خدمت رسانی هستید.
- سر قول های خود به مشتری بمانید مثلا میگویید گر محصول ایراد داشت آن را عوض میکنید حتما اینکار را انجام دهید. یا وقتی میگویید محصول مورد نظر اورا موجود کردید حتما خبرش میکنید حتما این کار را انجام دهید.
- به حرف های مشتری بخوبی گوش کنید و ازقبل حسابی تمرین کنید.اگر در وضعیتی هستید که نمیتوانید پاسخ دهید از منشی تلفنی استفاده کنید بگویید حتما در اولین فرصت با او تماس میگیرید. سعی نکنید خواسته های مشتری را حدس بزنید. اول خوب به حرف های مشتری گوش دهید، آن موقع است که می توانید نیازهای مشتری را کشف کنید.
- منتظر نباشید که مشتری از شما اطلاعات بخواهد. اگر فکر میکنید به اطلاعات نیاز دارد به او اطلاعات دهید و او را راهنمایی کنید و منابع اطلاعاتی مناسب در اختیارش قرار دهید.
در این راه میتوانید از خدمات شرکت های ارایه دهنده مشاوره کسب و کار نیز بهره مند شوید
ارتباط خوب با مشتری
مشتریان در بازاریابی و فروش به بزرگترین شاخصه ی خود تبدیل میشوند.این یعنی اگر ما ه عنوان یک بازاریاب قصد این را داشته باشیم که پیشرفت کنیم با در روابط خود با مشتری بسیار عالمانه رفتار کنیم و به مشتری و همه ی حرف های آن احترام قائل شویم. یک جمله ساده میتواند شخص را شاد یا برعکس غمگین کند. فکر میکنید چرا برخی شرکت ها مشتریانشان را از دست میدهند؟ عدم کیفیت؟ قیمت های بالا؟ عامل از دست رفتن مشتری فقط قیمت و کیفیت نمیتواند باشد.مواردی مانند نامیدی، برخورد سرد و بی تفاوت فروشنده و.... میتواند در از دست دادن مشتری ها موثر باشد. اگر فقط بفکر خود و سود باشید مشتریانتان بسرعت از دست میرود. فروشندگان با تجربه تمام تلاش خود را میکنند مشتری را حفظ کنند زیرا قانون بازار، به دست مشتری است وباید این نکته را بخاطر داشت که هزینه جذب مشتری جدید خیلی بالاتر از حفظ مشتری قدیمی میباشد.ارتباط درست و موثر میتواند علاوه بر حفظ مشتری فعلی مشتری جدید هم جذب کند. انسان ها کاملاً از لحاظ رفتاری با هم متفاوت هستند پس باید بتوانید آنها را بهتر و دقیق تر بشناسید. خودتان را به جای مشتری بگذارید و به این فکر کنید که از فروشنده چه انتظاراتی دارید.